میلان

در این وبلاگ به اخرین تغغیرات در میلان و ترجمه ی آهنگ های خارجی

میلان

در این وبلاگ به اخرین تغغیرات در میلان و ترجمه ی آهنگ های خارجی

بیوگرافی linkinpark

·  راب بوردون: درام، پرکاشن (از ۱۹۹۶)

رابرت "راب" بوردون (به انگلیسی: Rob Bourdon)، متولد ۲۰ ژانویه سال ۱۹۷۹ در کالاباساس ایالت کالیفرنیا آمریکا است. او متولد در یک خانواده یهودی و همانند گیتاریست گروه، براد دلسون، یهودی مذهب می باشد. رابرت در حدود ۱۰سالگی، همراه خانواده به کنسرت گروه Aerosmith می رود و تحت تاثیر درامر این گروه جوی کرامر قرار می گیرد و به درام علاقه مند می شود. مادر او که علاقه فرزندش را به درام می بیند او را تشویق به آموزش درام می‌کند و از همان سالها به نواختن درام می پردازد.

 زندگی خصوصی و کارها

رابرت با براد دلسان در دبیرستان آگورا کالیفرنیا هم کلاسی بوده اند که بعد از اتفاقاتی که می افتد، بالاخره در سال ۱۹۹۶ همراه با مایک شینودا، جو هان و براد دلسون تصمیم به ایجاد یک گروه راک به نام زیرو می‌گیرند. رابرت در حالی وارد گروه می شود، که تنها ۱۷ سال سن داشت و قبل از آن هم پیش خدمت یک رستوران بود. بعد از پیوستن چستر بنینگتون به گروه به عنوان خواننده و بعد از تغییرنام گروه به نام تئوری دورگه (Hybrid Theory) ، بالاخره نام لینکین پارک برای گروه انتخاب می شود. رابرت فردی معقول در گروه به حساب می آید واصولا آدمی آرام است. ورزش مورد علاقه او موج سواری است ودر مواقع بیکاری پیانو می نوازد و در مواقع نواختن درام از کفش پوما استفاده می کند و دلیل استفاده خود از این نوع کفش را راحت بودن آن در هنگام پدال زدن درام بیان می کند. معمولا از ست Gretsch برای طبلها استفاده می کند ومعمولا ست سنج های او Zildjian می باشد . رابرت از سال ۲۰۰۳ با "ونسا لی اویگان" بوده و در اوایل سال ۲۰۰۷ از او جدا شد. رابرت در تک آهنگ نیو دیواید که آهنگ پس زمینه ترانسفورمرز ۲ است ،حضور دارد

راب از همان کودکی نواختن پیانو را با قطعات کلاسیک آموزش دید اما او زودتر از سایر اعضای لینکین پارک کار گروهی و فعالیت در یک تیم حرفه ای موسیقی را تجربه کرد.اوتنها 13 سال داشت که به عنوان نوازنده درام وارد چندین گروه موسیقی شد و حتی یک بار هم با تنی چند از دوستهایش به دوباره نوازی آهنگهای معروف از گروههای معتبر پرداخت "همچون روی نوجوانی لبخند بزن" از گروه نیروانا یکی از همین آهنگ ها بود که سر و صدای فراوانی به راه انداخت

 راب عاشق گروه های فانک همچون "اسلای" "فامیلی استون" "جیمز براون" و "تاوراف پاور" بود او بیشتر اوقاتش را با دوستانش در این رابطه صحبت می کرد و یا در حال خرید ریکوردهای آنها دیده می شد

 شاید بزرگترین شانس راب رفتن به کالج اسپادانا بود جایی که علاوه بر ملاقات با مایک و براد با جو هم آشنا شد

 در میان اعضای گروه این راب بود که همیشه مراقب بود اشتباه نکند و شاید اگر به او لغب بی اشتباه ترین عضو لینکین پارک را بدهیم چندان بیراهه نباشد

 «چیزی درباره این پسر مرا همیشه مجذوب نگه داشته است و آن لذتی است که او از کارش میبرد. وقتی که از او می خواهید قطعه ای را برای شما بنوازد، چنان با حرارت این کار را میکند که گویا قصد دارد در یک تست نوازندگی قبول شود شاید اگر جدیت او را هر کدام از ما داشتیم الان بیش از این ها نمایش اجرا کرده بودیم» چستر اینگونه اعتراف میکند و ادامه میدهد:«راب و فونیکس وقتی با هم کار می کنند درست رفتاری مانند یک گروه کوچک دارند. در ضمن راب خیلی احساساتی است،وقتی لوح طلایی را برای آلبوم هایبرد تئوری دریافت کرد چند بار مجری مراسم را بوسید و مدام با دستش روی شانه او کوبید تا جایی که دیگر آن مرد با خنده گفت به نظرم راب مرا با سازش اشتباهی گرفته و می خواهد از من صدای مناسبی در بیاورد! »


● شغل قبلی Rob پیش خدمتی در یک رستوران بوده.

Rob درام زدن رو از کلاس چهارم پنجم دبستان شروع کرد و زمانی به درام علاقه مند شد که به همراه مادرش به کنسرت گروه Aerosmith رفتن و از نزدیک با Joey Kramer درامر گروه Aerosmith آشنا شد.

Rob همچنین به پیانو هم علاقه زیادی داره ودر مواقعی که وقت آزاد داره پیانو میزنه.

Rob میگه که وقتهای آزادش رو به درام زدن پیانو زدن و نوشتن موسیقی و ... میگذرونه.

● به غذاهای ایتالیایی و مکزیکی علاقه داره.

● برای تعطیلات هم به کنار رودخانه یه دریاچه میره و به اسکی روی آب و استراحت میپردازه.

● آهنگ مورد علاقش
In The End از آلبوم Hybrid Theory هست.

Rob وقتی در دبیرستان بود به گروههایی مثل Sly And The Family Stones , James Brown و Tower of Power  علاقه داشت .

● اولین بار هم وقتی 13 سالش بود به همراه دوستاش گروههایی تشکیل میدادند و تمرین میکردند و به کاور کردن آهنگهای گروههای دیگه میپرداختند که از جمله اونها میشه از آهنگ معروف
Smells Like Teen Spirit از Nirvana  نام برد. سپس به همراه Brad یه گروه تشکیل دادند که اسمش Relative Degree بود و سبکشون Rock & Rap بود. اونها تو این گروه خیلی تمرین کردن یه Show هم برگزار کردند ولی پس از مدتی گروه از هم پاشید. سپس Rob به دبیرستان رفت و جزو اعضای گروه Incubus شد.

● به گفته
Brad هر وقت بچه های گروه به ویدیو کلیپ های خودشون نگاه میکنن Rob تنها کسی هست که هیچ وقت اشتباه نکرده ولی همیشه اشتباهات اونها رو میگیره.

Rob  میگه که Princess Jasmine شخصیت کارتونی هست که میتونه اونرو به تصویر بکشه چون به گفته خودش اون و Phoenix مثل یک تیم میمونن تو گروه و با هم هماهنگ هستند. (برای درک بهتر این موضوع به قسمت بیوگرافی Phoenix مراجعه کنید.)

● بهترین لحظه زندگی برای
Brad وقتی بود که برای آلبوم Hybrid Theory پلاک و صفحه طلایی دریافت کردن.

● گفته شده که
Rob به همراه اعضای گروه Incubus به دبیرستان میرفت و در جای دیگه هم گفتن که Rob در دبیرستان Agoura درس میخونده در حالی که اعضای Incubus اصلا اونجا درس نخوندن و اعضای این گروه در دبیرستانی به نام Calabasas درس خوندن و Calabasas اسم شهری هست که Rob در اون بزرگ شده و ممکنه علت اینکه همچین اشتباهی در گفته ها پیش اومده هم این باشه!

Rob , Brad و Mike به همراه چند تا از اعضای گروه Hoobastank در دبیرستان Agoura درس خوندن و حتی چند بار هم با هم در حیاط خونه خواننده گروه Hoobastank برنامه اجرا کردن.

● ابزارهایی که
Rob به کار میبره عبارتند از:Gretsch kitGibraltar HardwareZildjian cymbalsRemo headsVater sticksRane headphone ampAlesis DM-5 drum moduleShure E-1 in-ear monitorsD-drum trigger pads

اینم تاریخ تولد
Rob به هجری 1 بهمن1357

چستر بنینگتون: خواننده (از ۱۹۹۹)

 

چستر چارلز بنینگتون (انگلیسی: Chester Bennington، زادهٔ ۲۰ مارس ۱۹۷۶ در فینیکس آمریکا) خواننده و عضو کلیدی گروه متال\رپ آمریکایی لینکین پارک است.

چستر در شهر فینیکس در ایالت آریزونای آمریکا به دنیا آمد. او در کودکی به موسیقی علاقه نشان داد و از گروهای دیپش مد و استون تمپل پایلوتس به عنوان گروه‌های مورد علاقه اش نام می‌برد. او در کودکی مورد تجاوز قرار گرفته بود. چند سال بعد او به کوکایین و شیشه اعتیاد پیدا کرد. او سرانجام بر اعتیاد خود غلبه کرد و اکنون در مصاحبه‌های خود مصرف مواد مخدر را کاری بد می‌شمارد. او پیش از آغاز موسیقی حرفه‌ای در یک رستوران برگر کینگ کار می‌کرد.

Image Hosted by Free picture hosting at www.iranxm.com

 موسیقی

او پیش از پیوستن به گروه لینکین پارک، خواننده ی گروه منحل شدهٔ گری دیز (انگلیسی: Grey Daze، سردرگمی خاکستری) در زادگاهش فینیکس بود. او در سال ۱۹۹۸ از این گروه بیرون آمد و تلاش کرد تا گروه دیگری پیدا کند. پس از مدتی جف بلو، نایب رییس شرکت زومبا موزیک لس آنجلس به چستر و دیگر اعضای آیندهٔ لینکین پارک پیشنهاد آزمایش صدا کرد. او از کارش استعفا داد و خانواده اش را به کالیفرنیا برد، جایی که حضوری موفق در گروه لینکین پارک داشت. بنینگتون و مایک شینودا، دیگر خوانندهٔ گروه، از خود عملکرد قابل توجهی نشان دادند اما نتوانستند با آن شرکت قرارداد ببندند. پس از رویارویی با چندین پیشنهاد کاری دیگر (که توسط شرکت‌ها رد شده بود)، جف بلو که آن زمان در شرکت برادران وارنر بود به آنها کمک کرد تا با شرکت برادران وارنر قرارداد ببندند. با وجود موفقیت شگفت انگیز و مورد توجه بودن بنینگتون در سالهای نخستین دهه ۲۰۰۰ میلادی، او در این مدت با چندین بیماری دست و پنجه نرم کرده‌است. در سال ۲۰۰۱ در حالی که او در جشنوارهٔ اوزفست (جشنوارهٔ موسیقی‌های هارد راک و متال) شرکت داشت یک عنکبوت سمی (عنکبوت گوشه گیر) او را گزید. او در تابستان ۲۰۰۳ بیمار شد و مورد عمل جراحی قرار گرفت. در اکتبر ۲۰۰۷، مچ او درحالی که در کنسرتی در ملبورن استرالیا روی سن می‌پرید شکست، اما او با همان حال کنسرت را ادامه داد و پس از پایان نمایش به اورژانس منتقل شد.

 زندگی شخصی

بنینگتون در ۳۱ اکتبر ۱۹۹۶ با همسر اولش سامانتا ازدواج کرد. آنها فرزندی به نام دریون سباستین داشتند که در ۱۹ آوریل ۲۰۰۲ به دنیا آمد. رابطهٔ بنینگتون با سامانتا در سالهای حضورش در لینکین پارک کم کم رو به سردی نهاد و در پایان به طلاق در سال ۲۰۰۵ منجر شد. او پس از طلاق همسر اولش با تالیندا بنتلی مدل سابق مجله پلی بوی ازدواج کرد. او با خانواده اش در خانه‌ای ۶ هزار مترمربعی در ساحل نیوپورت اورنج کانتی زندگی می‌کند.

موسیقی سرگرمی بزرگ و مطرح این پسر است که آموختن آن را از سن ۱۳ سالگی آغاز کرده : «اوایل تا سرحد مرگ تمرین می کردم ٬ می دانید٬ عاشق آواز خواندن بودم آن هم با صدای خش دار و خشن تا جایی که احساس می کردم که حنجره ام ناراحت شده است . یادم هست اوایل از خواندن آسیب می دیدم اما حالا می دانم چطور بدون آسیب رسانی به خودم آواز بخوانم. » اولین سازی که فرا گرفت پیانو بود اما پس از مدتی به خواندن علاقمند شد ٬ شاید عده کمی این مطلب را بدانند که چستر خواندن را در اطراف خانه شان آغاز کرد . خودش می گوید :« به خاطر می آورم آن موقع ها یک رویا را در سرم می پروراندم ٬ و این بود که می خواستم عضو پنجم گروه "Depeche Mode " بشوم. »

"ماه مردمی" "
People Moon " (لقبی که دوست دارانش به او بخشیده اند ) در ۱۴ سالگی تحت تاثیر موسیقی "Stone Temple Pilots " قرار می گیرد و همان زمان بود که تصمیم می گیرد که موسیقی و خواندن را دنبال کند . البته اعتراف می کند :« خب ده ساله بودم که مجذوب هیپ هاپ و خواننده هایی چون " Loverboy " ٬ " Foreigner " و "Rush " بودم . اما این علاقه فقط در حد شنیدن چند آلبوم و ترک بود ٬ اما وقتی به چهارده سالگی رسیدم به فانک راک علاقمند شدم ٬ یادم می آید "Misfits " اولین آلبوم موسیقی بود که در عمرم شنیدم و شیفته این هنر شدم ! »

چستر به دبیرستان " گرین وی " "
Greenway " رفته اما در سال ۱۹۹۴ از مدرسه واشینگتن فارغ التحصیل شد . اما در نوجوانی عشق دیگری هم داشت ٫ اسکیت روی برف ..! اما یادگاری که از این عشق روی سرش با ۴۷ بخیه باقی می گذارد ٬ باعث می شود تا آن را با چیز دیگری عوض کند . هر چند متاسفانه این جایگزین هم چیز مناسبی نبود ٬ بله چستر به الکل روی آورد ٬ عادتی که همین حالا هم با آن دست به گریبان است . « عده ای از دوستان من خودکشی کردند ٬ چند تایی را هم در بازی اسکیت از دست دادم ! این خیلی سخت است ٬ خاطره ای را که هرگز فراموش نمی کنم مربوط می شود به دوران نوجوانی ام ٬ وقتی یکی از دوستان نزدیکم را در یک حادثه اسکیت سواری از دست دادم. شاید بهتر باشد آن را یک حادثه تراژیک عنوان کنم ٬ در این تصادف سر او دچار مشکل شدو در جا مرد ...! خب وقتی که بچه هستی مثل این حادثه می تواند میلیون ها بار برای شما اتفاق بیفتد یعنی از جایی بیفتید ٬ سرتان بشکند ٬ خون راه بیفتد و همین ..! اما سر دوست من در ناحیه ناجوری شکست و او از دنیا رفت.»

لینکین پارک نقطه اوج فعالیت های او در زمینه ی موسیقی به شمار می رود . حرکتی که به تعبیر خودش بزرگترین ریسک زندگی وی بود . پیش از آنکه بتواند در "
Grey Daze " خودی نشان بدهد ٬ مدتی را با گروه هایی چون "Phunk Junkeez " ٬ " Gift " و " Pocherfau " همکاری داشت ٬ اما هیچکدام از آن ها نتوانستند او را به جایی برسانند . پس برای کسب در آمد و ادامه زندگی مجبور شد به عنوان یک Barman در کافه مشغول به کار شود ٬ چون با سابقه بدی که داشت محال بود بتواند در جای معتبرتری کار گیر بیاورد : «نوجوانی من در اعتیاد به کوکائین گذشت . وقتی هم که آنرا ترک کردم به الکل پناه بردم ٬ به هر حال من یک آدم سیاه بخت لعنت شده بودم ٬ مخصوصا با عینکی که به چشمانم می زدم . خیلی مسخره است ٬ من بدون این عینک حتی نمی توانم چند متر جلوتر از خودم را ببینم !

امروز اگر شما چستر را ببینید ٬ خالکوبی فراوانی را روی بدنش مشاهده خواهید کرد که شما را به حیرت خواهند انداخت ٬ اما با کمی تعمق می توانید بفهمید در پس هر کدام از آن ها داستانی ناگفته قرار گرفته که می تواند معنای بسیاری را در خود داشته باشد . « ۱۸ سالم بود که اولین خالکوبی را روی بدنم انجام دادم یک حوت (یکی از صور فلکی) را روی بالاترین قسمت شانه سمت چپم خالکوبی کردم که آن را دوستی از کلوب خالکوبی
Tempe در آریزونا انجام داد. به عقیده من این کار باید اصیل و همیشگی باشد. درست مثل ازدواج ٬ یک جور قرارداد دائمی که نه کمرنگ بشود و نه از بین برود .من حتی معتقدم خالکوبی می تواند معنای دو گانه ای چون برون ریزی و درون فکنی غم و اندوه و رنج را در خود به صورت یکجا داشته باشد. » اما در واقع او پیش از موفقیت لینکین پارک اصلا نمی خواست با بدن پر از طرح و رنگ خود که محصول ۱۲ خالکوبی مختلف می شود در مجامع عمومی حاضر شود ٬ چون به نظرش مردم نمی توانستند نظریات او را در این باره درک کنند و حتما درباره اش عقاید بدی ارائه می دادند و خب مهمترین دلیل این بود که نمی خواست بیکار شود . چون مردم به آدم هایی با این شمایل کار نمی دادند و چستر هرگز نمی خواست سامانتا را در عذاب و سختی بگذارد . چستر وقتی ۲۰ سال داشت با سامانتا ازدواج کردو آس و پاس عالی ترین لقبی بود که می شد به او داد. شاید ازدواج آنها در روز هالووین این سایه ترس آور و مهیب را روی زندگی شان انداخته بود .
« من باید به هر طریقی می شد پول درمی آوردم ٬ چون تنها بدین وسیله بود که می توانستم کاری کنم سامانتا از زندگی لذت ببرد. وقتی پول باشد شما همه کاری می توانید انجام دهید ٬ اما وقتی دست تان خالی باشد هیچکس حتی نگاهتان هم نمی کند. » ناگهان فکری به سرش می زند به شبکه رادیویی
CAPP می رود و می گوید می خواهد کاری برای آنها انجام دهد. نتیجه این حرکت ساخت چند آگهی رادیویی می شود که درباره کمک به مشکلات پسرها بود . مشکلاتی که خودش هم در نوجوانی از آن رنج می برد.

Image Hosted by Free picture hosting at www.iranxm.com

پس از ازدواج هم همراه همسرش به طراحی لباس روی می آورد و چندین طرح برای کمپانی لباس
Replicant آماده می کنند که خوش آیند گروه موسیقی معروف " Korn " در می آید و کار و بارشان حسابی سکه می شود . اما حرکت اصلی چستر در زمینه ی موسیقی در سال ۱۹۹۳ جدی شد . یعنی زمانی که گروه Grey Daze پا می گیرد٬ یک گروه کاملا عامه پسند که البته هیچگاه با کمپانی های بزرگ وارد معامله نمی شود و چون راه به جایی نمب برد ( جز چند موفقیت کوتاه مدت ) . چستر سرانجام خسته می شود و گروه را ترک می کند اما این ترک کردن دلایل دیگری هم داشت : «آنجا اکثرا شعر ها را من می نوشتم حتی بعضی آهنگ ها را هم خودم می نوشتم ٬اما نتیجه به اسم همه اعضاگروه ثبت می شد ٬ از طرفی پسری در گروه بود به اسم " شان "" Sean " که هر چند مدت کوتاهی را در کنارش بودم اما به اندازه یک عمر مرا عذاب داد.»

چستر شاید فقیرترین عضو گروه بود که موفقیت لینکین پارک می توانست بهشت موعود را برایش به ارمغان بیاورد. پس ٬ از همه بیشتر برای گروه زحمت کشید ٬ او حتی آنقدر فقیر بود که نتوتنست برای خود و سامانتا حلقه ازدواج بخرد. « ازدواج٬ لحظه جادویی من بود. اما متاسفانه من خودم از جادوی پول بی بهره بودم یعنی حالا که فکر می کنم ٫ آن روز به یادماندنی را با نداری خودم برای سامانتا زهر کردم.» اما مشکل حلقه به راحتی حل شد . سامانتا تصویر یک حلقه منحصربه فرد را طراحی می کند و آن را به چستر می دهد ٬ چستر هم آن را به یکی از دوستانش که مغازه کوچک خالکوبی داشت ٬ می دهد این دوست می پذیرد تا طرح سامانتا را به صورت مجانی برای چستر و سامانتا روی انگشتهای حلقه دست چپشان خالکوبی کند و شاید این به یادماندنی ترین حلقه ای باشد که در دنیای ازدواج رد و بدل شده است . « خب درست است من اصلا آدم پولداری نبودم . به عقیده خودم اگر در حال حاضر یک موزیسین نبودم ٬ حتما یک آمریکایی متوسط بودم که داشتم کارهای متوسط انجام می دادم . من هرگز بدون موسیقی و لینکین پارک نمی توانستم آدم معروفی بشوم . »

چستر حالا عقایدی متفاوت با دوران نوجوانی و جوانی خود دارد ٬ او اشتباهات گذشته خود را به راحتی می پذیرد و حتی مدعی می شود : « اگر قانونی را می توانستم تغییر بدهم و آنرا حذف کنم حتما مصرف آزادانه ماری جوانا را از قانون اساسی خط می زدم ٬ این لعنتی زندگی مرا تباه کرد. » اما حالا چستر اوضاع روبراهی دارد. او حالا آنقدر پول دارد تا تمام آثار "
Madonna " را در سراسر جهان خریداری کرده و به فهرست کلکسیون موسیقی خود اضافه کند .

 

او در سال ۲۰۰۶ در فیلم کرنک حضور کوتاهی نیز داشته‌است. بنینگتون و همسر دومش حدود یک سال توسط یک هکر به نام دون تاونسند مورد حمله قرار گرفتند. تاونسند به جرم دسترسی بی اجازه به ایمیل آنان و فرستادن ایمیل‌های تهدید آمیز به دو سال حبس محکوم شد.

مایک شینودا: خواننده، رپر، ام سی، گیتار، کیبورد (از ۱۹۹۶)

 

مایکل کنجی "مایک" شینودا (متولد ۱۱ فوریه ۱۹۷۷موسیقی‌دان، آهنگ‌ساز، تهیه‌کننده و هنرمند آمریکایی میباشد. او بیشتر به عنوان رپر، آهنگ‌نویس، کیبردیست، خواننده و گیتاریست گروه راک لینکین پارک شناخته میشود. مایک کارهایی تنهایی نیز زیر پروژه خودش با نام فورت ماینر دارد. او برای هر دو گروه کارهای گرافیکی، میکس و تولیداتی انجام می‌دهد.

مایک در محله آگورا هیلز در لس آنجلس به دنیا آمد و همانجا بزرگ شد. پدر او یک ژاپنی آمریکایی و مادرش روسی آمریکایی است. او برادری بزرگتر از خود دارد. او مدرسه ابتدایی را در پارکمن و دبیرستان را در کنیون به پایان رسانید. مطابق به مادرش، مایک در شش سالگی نواختن پیانو کلاسیک را آغاز کرد و اشتیاقش روزبه‌روز افزایش یافت. در سن ۱۳ سالگی او آرزو میکرد که بتواند موسیقی جاز، بلوز و هیپ هاپ را فرابگیرد. در طول مدرسه توانست گیتار را نیز فرا بگیرد و بعد از آن سبک خواندن رپ را نیز یاد گرفت.

بعد از نوجوانی، علاقه مایک شینودا به رپ باعث شد که برد دلسون او را تشویق کند، او کسی بود که مایک همراه با او تمرین آهنگهای رپ در یک استدویوی موقتی در اتاق خوابش میکردند. برد دلسون و راب بوردون (از لینکین پارک) و چند نفر از اعضای هوباستانک در مدرسه متوسطه آگورا با مایک شینودا همکلاسی بودند. بعد از اتمام مدرسه، بوردون در موسیقی آنها مشغول شد. این سه نفر گروهی را با نام زیرو (Xero) تشکیل دادند و شروع به کارهای جدی‌تری در موسیقی کردند.

پس از اتمام مدرسه، شینودا در کالج هنرهای طراحی مشغول به تحصیل شد تا به گرافیک دیزاین و نگاره پردازی بپردازد. همینجا بود که با دی‌جی و صفحه‌گردان جوزف هان آشنا شد که همراه با دوست کالج دلسون، دیو "فینیکس" فارل در گروه زیرو ملحق شدند. همینجا بود که او با بحران هویت روبرو شد.

در سن ۲۱ سالگی فارغ‌التحصیل در رشته گرافیک گردید و بلافاصله بعد از آن توانست شغلی را در همین زمینه پیدا کند. با گذشته کاری‌اش به عنوان هنرمند گرافیک، مایک همراه با هان توانستند که تمام کارهای گرافیکی لینکین پارک را به دست بگیرند و حتی چندین کاور آلبوم برای گروه‌های استایلز آف بیاند و ۲۰۰۰ فولد درست کردند. در سالهای بعدی او برای نمایش کارهای هنری‌اش اقدام نمود و اولین نمایش هنرش‌اش را در "گالری‌۱۹۸۸" در لس آنجلس در حالی که آلبوم گروه لینکین پارک "دقایقی تا نیمه شب" را در حال اجرا داشتند برگزار نمود.

مایک شینودا یک نیمه ژاپنی آمریکایی است شاید رابطه دور خاندان وی با اهنگساز معروف چایکوفسکی ریشه های موسیقی را در وجود این پسر پایه گذاری کرد مایکل یا همانطور که امروز معروف است مایک از ده سالگی آموزش موسیقی را آغاز کرد

«اوایل عاشق موسیقی کلاسیک بودم اما هر لحظه که بزرگتر می شدم علاقه ام تیز عوض می شد مدت کوتاهی دیوانه جاز و صدای اعجاب آور آن بودم و بعد هم نمی دانم چطور شد که هیپ هاپ را شناختم . اما رفته رفته فهمیدم راک و متال چیز دیگری هستند» اینها را مایک می گوید

مایک تحصیلاتش را با فارق التحصیل شدن در رشته گرافیک تمام می کند مایک را می توان همه کاره لینکین پارک نامید زیرا او فعال ترین عضو گروه است.

لینکین پارک در خلال تورهای  پروجکت رولوشن امکان همراهی با اسامی نام آشنای موسیقی را داشته باشد از جمله این اسامی می توان امینم ،کورن،اسنوپ داگ و خیلی های دیگه را نام برد امینم در تور دیترویت پس از اجرای برنامه خود در آهنگ "یک گام نزدیکتر"همراه با لینکین پارک به نمایش پرداخت و امینم خود قطعات رپ را همراه با مایک اجرا کرد که سروصدای زیادی به راه می اندازد.

 «امینم نمونه یک ام سی حرفه ای است که به کارش ایمان دارد درباره او چیزهای زیادی شنیده بودم اما احساس نمی کردم تا این حد فوق العاده باشد،او قدرت بداهه بالایی دارد تا جایی که گاهی  قافیه هایی ردیف می کرد و من نمی دانستم چه جوابی باید به او بدهم و تنها به چشمهایش زل می زدم من کار اورا ستایش میکنم چون در حیطه ای به قدرت رسیده که اصلا برایش ساخته نشده» مایک با این الفاظ از امینم یاد میکند ...



● قدش 6
ft هست.

● اصلیتش نیمه ژاپنیه. در یه جایی
Yonsei خطابش کردن و در توضیحش معنی این کلمه رو اینطور بیان کردن که Mike چهارمین نسل ژاپنی های متولد امریکاست یعنی جدش یا پدر پدر بزرگش در ژاپن متولد شده بودند سپس به امریکا مهاجرت کردن.

Mike  یه برادر به نام Jason داره که Jay صداش میزنه.

● یه سگ
Collie به نام Bessie و یه ماهی هم داره.

● در دبیرستان
Agoura درس خونده.

Mike  از دانشکده هنر Pasadena در رشته هنر فارغ التحصیل شد و کارشناسی عکاسی گرفت و به مطالعه در زمینه طراحی گرافیک پرداخت.

● اولین آلبومی که
Mike خرید از Bon Jovi به نام Slippery When Wet بود.

● شغل قبلی
Mike کارهای هنری از قبیل طراحی CD بوده و بیشتر کارهای مربوط به طراحی های Linkin Park هم کار Mike هست مثل طراحی های شکل های روی لباس و تصاویر روی کاور CD ها. با شرکت DC Shoes هم همکاری داره و براشون لباس و کفش طراحی میکنه. در طراحی وبسایت رسمی گروه هم با شرکت Sparkart همکاری داره.

Mike  پس از اولین تجربش برای حضور در کنسرتی به نام Killer B که گروههای Anthrax و Public Enemy حضور داشتن تصمیم میگیره که موزیسین بشه.

Mike  مدت 10 سال پیانو میزده و سپس از موسیقیه کلاسیک خسته میشه و به موسیقیه Jazz و Hip Hop رو میاره. علاوه بر پیانو گیتار هم میزنه.

Mike  رپ خوندن رو با الهام گرفتن از گروههایی مثه Run DMC, Eric B AndRakim,Grandmaster Flash و LL Cool J آغاز کرد و از لیریک های اونها الهام میگرفت و کم کم که تو کارش پیشرفت میکرد خودش شروع کرد به لیریک نوشتن و لیریک هاش رو در جمع دوستاش بعد از مدرسه که تعطیل میشدن میخوند و با هم تمرین میکردن.

● در مورد شکل ظاهری هم رنگ موی طبیعیش تیرست ولی معمولا رنگ میکنه. رو بدنش هم
Tatoo نداره.

● محض اطلاع بیشتر یه جا هم نوشته بود که
Mike با Tchaikovsky که آهنگسازه یه نسبت فامیلی دور هم داره.

Mike  به گروه Tool علاقه داره.

Mike  و Brad کلاس هفتم با هم آشنا شدن.

● اولین باری که
Mike آهنگ One Step Closer رو از رادیو شنید در Arizona بود.

Mike  یکی از بزرگترین طرفداران Dido ست و علاوه بر Dido به خواننده های زن دیگه مثل Madonna , Kittie , Sneaker Pimps و Portishead هم علاقه داره.

● آلبومهای مورد علاقه
Mike در سال 2000 عبارتند از:Deftones – White Pony
The Roots – Things Fall Apart
Nine Inch Nails – The Fragile
Black Eyed PeasBridging The Gap
Incubus – Make Yourself
System Of A DownSystem Of A Down
Dido – No Angel
Jurassic 5 – Quality Control
Stone Temple Pilots – No.4
Eminem – The Marshall Mathers

● ده آهنگ مورد علاقه
Mike در سال 2000 عبارتند از:Jurassic 5 – Improvise
A Perfect Circle – 3 Libras
Outkast – B.O.B.Deftones – Change (In The House Of Flies)Taproot – Again & Again
Eminem – Kill You
Aphex Twin – Windowlicker
P.O.D. – Southtown
Lmno – Grin & Bear It
Disturbed – Stupify

● قبل از اینکه
Chester وارد گروه بشه Mike کارهای Vocal رو انجام میداده و بعضی وقتها هم از دوستاش برای همکاری دعوت میکرده.

Mike میگه که Gizmo – Mogwai و SpikeGremlin شخصیتهای کارتونی هستند که Mike به اونها شباهت دارن و میتونن Mike رو به تصویر بکشن. چون قبل از اینکه بر روی Stage بره برای اجرای برنامه مثل شخصیت Gizmo کارای احمقانه میکنه و بعد از اینکه بر روی صحنه میره دیگه مثل قبل نیست!

● مهمترین لحظه زندگی برای
Mike زمانیه که دیپلمش رو از کالج دریافت کرد.

● به نظر
Mike ویدیوی Windowlicker از گروه Aphex یکی از قشنگترین ویدیوهاست.

Mike  به غذاهای ژاپنی علاقه زیادی داره.

● ابزارهایی که
Mike به کار میبره عبارتند از:Audio Technica wireless micPRS guitarsMesa Boogie Dual Rectifier headsMesa Boogie cabinetsDigidesign Protools software & hardwareAnteres softwareWaves softwareEmagic hardwareRoland keyboard modulesAKAI S-900 & MPC 2000 samplers

تاریخ تولد
Mike به سال هجری هم اینه 23 بهمن 1355


·  جو هان: میکس، ضبط صدا، برنامه ریز (از ۱۹۹۶)

 

نام:جوزف هان :دی جی،ریکوردینگ،تنظیم،کارگردان کلیپها،خواننده بک گراند

لغب: Mr.Hahn

نام کامل: Joseph Hahn نام مستعار: Mr. Hahn تاریخ تولد: 15ام مارچ سال 1977

 

● متولد Glendale واقع در کالیفرنیا ست ولی در حال حاضر ساکن لس انجلسه.

 

● قدش 182 سانتیمتره.

 

Joe اصلیتش کره ای - آمریکاییه. پدر و مادرش اهل کره هستند که به آمریکا مهاجرت کردند و در Glendale واقع در لس انجلس ساکن شدند یعنی همون جایی که بعدا Joe متولد شد.

 

Joe دارای دو خواهر بزرگتر از خودشه.

 

● به حیوانات خانگی علاقه زیادی داره و دنبال اینه که یه قورباغه بخره و اسمشو bark larky یا kermit بذاره.

 

Joe در دبیرستان Hoover درس خونده و سپس وارد کالج هنر Pasadena میشه اما از اونجا فارغ التحصیل نمیشه این دانشکده همون محلی هست که Joe با Mike آشنا میشه. Joe بعد از اینکه تحصیل در دانشکده رو رها میکنه به عنوان طراح کتابهای کمدی مشغول به کار میشه و بعدها هم به کار طراحی صحنه های ویژه در فیلم ها میپردازه.

 

Joe به طراحی خیلی علاقه منده و درست زمانی هم که از دبیرستان فارغ التحصیل شد به دنبال همین کار رفت و در گذاشتن جلوه های ویژه برای فیلمها و کارهای هنری علاقه مند بود.همون طور هم که در نوشته های قبلیم گفتم بسیاری از ویدیو کلیپ های Linkin Park رو از جمله ویدیوی Somewhere I Belong از آلبوم Meteora رو هم خود او کارگردانی کرده و طرح کاور آلبوم Hybrid Theory هم کار مشترک او و Mike هست.

 

Joe در میکس کردن آهنگها تبحر خاصی داره. گفته میشه که در یک مسابقه در کشور آلمان بین تعداد زیادی از DJ های شرکت کننده از کشور های مختلف مقام اول رو کسب کرده.

 

Joe پس از آشنایی با Mike وارد گروه Xero شد که Rob , Brad و Phoenix هم حضور داشتند و بعدها هم Chester وارد گروه شد. قرار بود اسم گروه Hybrid Theory بشه ولی این اسم قبلا انتخاب شده بود و پس از Lincoln Park نام Linkin Park رو انتخاب کردند.

 

Joe هم مانند Chester عینک به چشم میزنه عینکش هم تقریبا شبیه عینک Chester هست با کمی تفاوت. موهاش مشکیه ولی خودش کمی لایت کرده و خرمایی رنگ شده. هیچ گونه خالکوبی هم روی بدنش نداره.

 

Joe دوشخصیتیه یعنی بعضی وقتها Joe Hahn هست و بعضی وقتها هم شخصیت دومش بروز میکنه که اسمش رو گذاشته Remy که به گفته خودش شخصیت اصلیش یه آدم آرومه که خیلی هم جدیه و زیاد با دیگران قاطی نمیشه اما Remy شخصیتیه که خیلی شلوغه و سر به سر بقیه میذاره! Remy یا Joe در اول آهنگ Cure For The Itch هم صحبت میکنه. البته بگم که Joe Hahn واقعا دو شخصیتی نیست این حرفها یه شوخی بوده که Joe زده و وانمود میکرد که بعضی وقتها Remy میشه!!!

 

● در مورد شخصیت Joe گفته میشه که آدم خیلی خشکیه و زود حوصلش سر میره و خسته میشه. مثلا تو برنامه هایی که Linkin Park برای اعضای LPU میذارن تا از نزدیک اونهارو ببینن بعضی مواقع دیده شده که یهو Joe از سر میزی که نشستن و دارن به طرفداران امضاء میدن بلند میشه و میره بدون توجه به بقیه که اینجور مواقع بقیه در مورد کارش توضیح میدن که یه وقت باعث ناراحتیه طرفدارانشون نشه! الان دیگه خصوصیاتش برای طرفداراش شناخته شده هست و میدونن که منظور بدی از کاراش نداره.

 

Joe همونطور که گفتم اکثر ویدیوهای گروه رو کارگردانی کرده حالا یا به تنهایی این کار رو انجام داده یا با کمک یک کارگردان دیگه یا ایده ساخت ویدیو رو داده مثل ویدیوی One Step Closer که ایده ساخت ویدیو از Joe بوده یا مثلا ویدیوی Cold از گروه Static-X رو به همراه Nathan Cox به طور مشترک کارگردانی کردن. Joe در دبیرستان رشته هنرهای بصری خونده و بعدها هم این رشته رو ادامه داده. (در قسمت ویدیو ها بیشتر در مورد کارهای Joe در ساخت ویدیوهایی که برای گروه ساخته توضیح دادم.)

 

Joe و Chester هر دوشون بر سر اینکه آهنگ Everlong از گروه Foo Fighters یکی از بهترین آهنگهایی هست که تا به حال منتشر شده توافق دارن.

 

Joe با Mike , Brad و Rob از طریق دانشکده هنر Pasadena که در اونجا تحصیل میکردن آشنا شده.

 

● به گفته Joe بهترین شخصیت کارتونی که اونرو به تصویر میکشه جنگجوی Valkyrie در Robotech هست چون مثل این شخصیت کارتونی هم باحاله هم از توانایی های بالایی برخورداره.

 

Joe از گروه N-Sync خوشش نمیاد و به شوخی روشون اسم N-SUCK گذاشته!

 

● ابزارهایی که Joe به کار میبره عبارتند از: Motor-driven Turntables ▪ Rane TTM 54 DJ mixer ▪ AKAI MPC 2000 ▪ Emagic Logic Audio ▪ Various effects ▪ Shure M44-7

 

جوهان از والدینی کره ای در 15 مارچ سال 1977 متولد شد اگر چه در دبیرستان شیفته رشته هنرهای بصری و تصویری شد و حتی در دانشگاه هم این رشته را دنبال کرد،اما عشق به موسیقی چنان در وجودش ریشه داشت که در همان دوره دبیرستان یک تراک موسیقی را ساخته و اجرا می کند.

جوهان که در لینکین پارک به نام مسترهان شناخته شد،از همان دوران کودکی با یک مشکل روحی روانی دست و پنجه نرم میکند. این مشکل به دو شخصیتی بودن او بر می گردد.

نام کاراکتر دوم او"رمی" است که درست عکس شخصیت حقیقی وی رفتار میکند.هرچقدر جو فردی آرام و سر به زیر است،رمی اهل شوخی کردن،بازی و تحرک است.دوستان نزدیک او عقیده دارند که مشکل جو به دروغ گویی های او برمیگردد خصیصه ای که از کودکی به آن عادت داشت و اصلاً معلوم نیست کی راست می گوید کی دروغ...

ولی با تمام این اوصاف این مسترهان بود که با طراحی و کارگردانی کلیپ ها پای لینکین پارک را به شبکه های معروف جهان مانند ام تی وی باز کرد اکثر کلیپ های گروه را مسترهان کارگردانی کرده است کلیپ در پایان را می توان به عنوان شاهکاری از او نام برد  ودر چند فیلم سینمایی هم دستیار کارگردان بوده است و برای انیمیشن شهر اشباح هم چند صحنه طراحی کرده است.


دیو فینیکس فارل: گیتار برقی، همخوان (از ۱۹۹۶ تا ۱۹۹۹ و از ۲۰۰۱)

 

نام کامل: David Michael Farrell

نام مستعار:
Phoenix

تاریخ تولد: هشتم فوریه سال 1977

Dave اصلیتش آمریکاییه و در Plymouth واقع در Massachusetts متولد شده اما بعدا به Mission Viejo در کالیفرنیا نقل مکان کردند والان هم در لس انجلس زندگی میکنه .

Dave گیتار زدن رو از مادرش یاد گرفته و وقتی که در دبیرستان تحصیل میکرده وارد گروهی به نام Tasty Snax شد که بعدها این گروه به The Snax تغییر نام پیدا کرد و Phoenix در طول مدتی که با ‏The Snax بود از Guitar  به Bass Guitar رو آورد و تا حالا هم که در Linkin Park هست Bass میزنه .

Snax یک گروه مسیحیه Punk بود که در Orange County واقع در کالیفرنیا تشکیل شد.

Phoenix گیتار زدن رو علاوه بر مادرش از برادر بزرگترش هم یاد گرفته که تو این کار بهش کمک زیادی کرده.

Phoenix در نوشتن بعضی از آهنگها برای آلبوم Hybrid Theory هم نقش داشته.

Dave از UCLA فارغ التحصیل شده .

● از گروههایی که
Phoenix باهاشون کار کرده میشه از Xero هم نام برد که بیسیست اصلی گروه Xero بوده .

●  
Phoenix یه مدتی با Xero کار کرد تا اینکه تصمیم گرفت با گروه The Snax به یک تور بره و پس از اینکه پس از یک سال و نیم از تور برگشت وارد گروه Linkin Park شد.
 
Phoenix به فوتبال و Snowboard و همچنین بازیهای کامپیوتری علاقه زیادی داره . به گفته Phoenix هیچ کسی نمیتونه تیم او و Mike رو در بازی Xbox شکست بده و به قول خودش یک تیم رویایی و شکست ناپذیرند.

Dave موزیسین با استعدادیه چون علاوه بر Guitar و Bass Guitar , ویلن ( Violin ) و Chello هم میزنه !!! صدای ویلن اول آلبوم Reanimation کار Phoenix هست.

Dave به گرههای Weezer , Beatles , Deftones , Roots , Bob Marley , Sarah McLaughlin , Hughes & Wagner , Harrod & Funck علاقه داره.

Dave علاوه بر Bass به Drums هم علاقه داره.

Dave به فیلم Braveheart علاقه داره.

Dave به غذاهای مکزیکی علاقه داره.

Dave تا کلاس دوم در یک خانواده کاتولیک بزرگ شد اما بعدا پروتستان شد.

Dave و Brad در دانشکده با هم هم-اطاقی بودن و بعضی وقتها با همدیگه تمرین میکردن.


Dave میگه شخصیت کارتونیه Prince Ali در کارتون Aladin بهش خیلی میاد علاوه بر این به شخصیت Simba هم شباهت داره.

● یه بار از
Dave پرسیدن که اگه تو یه جزیره بدون غذا گیر بیوفته کدوم یکی از اعضای گروه رو میخوره؟!Dave در جواب میگه راستش نمیدونم کدومشون رو اول از همه بخورم ولی مطمئنا Brad رو آخر از همه میخورم چون بدنش فقط پوست و استخونه!!!

● ابزارهایی که
Phoenix به کار میبره عبارتند از:Ernie Ball Music Man Sting Ray bassesAmpeg SVT Classic headsAmpeg SVT Classic cabinetsDean Markley Blue Steel stringsDunlop Picks (.88) ▪DBX 160 compressorMonster cablesSans AmpBoss pedalsWhirlwind direct boxesShure wireless

اینم تاریخ تولد
David به هجری 20 بهمن 1355

 


·  برد دلسون: گیتار برقی (از ۱۹۹۶)

گیتار الکتریک،گیتار بیس،خواننده بک گراند

لغب: برادر بزرگه بد 

متولد آگورای کالیفرنیا از یک خانواده یهودی 

«سالهای رشد من با موسیقی آمیخته است ، آن زمان تنها چیزی که می توانست برای من لذت بخش باشد قطعات موسیقی بود که از رادیو می شنیدم همیشه از خانه ما صدای موسیقی بلند بود» اینها را براد می گوید، عضوی از گروه که حالا در لس آنجلس سکونت دارد و به اعتراف دوستانش با آن همه ادعا درباره موسیقی اصیل و پرمایه چنان با شنیدن صدای بریتنی اسپیرز به وجد می آید که گروه او را مایه ننگ خود می دانند!!!!!

 براد اولین گیتار خود را به عنوان هدیه تولد زمانی دریافت کرد که در کلاس ششم تحصیل می کرد. آگر چه بعدها به ترومپ علاقه مند شد «خب صدای ترومپ را دوست داشتم اما مانور دادن روی آم مانند گیتار نیست و به نظرم شما جای کار چندانی روی ترومپ ندارید». براد با همین فرضیه بعدها همان گیتار را دنبال و در جستجوی همین عشق بود که تحصیلات خود را نیمه کاره رها کرد

 

«از اینکه نتوانستم درسم را ادامه بدهم اصلا ناراحت نیستم چون حالا به جایش به عنوان نوازنده ای موفق در گروهی موفق مشغول به کارم و با اینکه می دانم عقیده ام کاملا خود خواهانه و خود پسندانه است اما باید بگویم من واقعا برادر بزرگه بد هستم!»

این لغب را سایر اعضای گروه به او دادند ، حتی امروز هم هوادارنش او را با نام مستعار صدا می زنند. براد همیشه سعی کرده است در کارش به هارمونی دست پیدا کند که خود را تافته ای جدا بافته کند و به نظر من همینطور هم شده است.

منبع:come2hell.com

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد